(-:وبلاگ سرگرمی ها و دانستنی های سیب:-)

همــــه جـــــور چیـز باحالـ برایـــــ همــــه!

(-:وبلاگ سرگرمی ها و دانستنی های سیب:-)

همــــه جـــــور چیـز باحالـ برایـــــ همــــه!

پاسخ چند چرا از اتفاقات روزانه

۱-چرا خسته می شویم ؟
خستگی بدن را می توان نوعی مسمومیت آن دانست .
عضلات به هنگام کار ، اسیدلاکتیک تولید می کنند و این خود باعث خستگی آنها می شود . اگر بتوانیم این اسید را از عضو خسته بیرون بکشیم ، آن عضو دوباره نیروی کار کردن پیدا می کند.
در جریان کارهای روزانه ، بدن به وسیله ( اسید لاکتیک ) مسموم می شود .
در بدن مواد دیگری نیز بر اثر فعالیت عضلات پدید می آیند که آنها را زهرا به خستگی می خوانند . خون این مواد را در بدن انسان حمل می کند ، و با خود به نقاط مختلف آن می رساند .
از اینرو تنها عضلات نیستند که احساس خستگی می کنند ، بلکه تمام بدن ، به ویژه مغز ، همه وهمه دچار خستگی می شوند .
دانشمندان آزمایش جالبی درباره خستگی انجام داده اند :
هرگاه خون سگی را که کاملا سر حال است ، به سگی خسته که از پا افتاده و می خواهد بخوابد تزریق کنند ، فوری خستگی اش برطرف می شود . برعکس ، اگر خون سگی خسته را به سگی دیگر تزریق کنند ، او نیز احساس تشنگی می کند و خواب را بر هر چیز دیگر ترجیح می دهد .
خستگی تنها یک عمل شیمیایی نیست ، بلکه عملی بیولوژیک نیز می باشد . به هنگام خستگی نباید بدن را به کار واداریم ، بلکه باید خود را رها کنیم و بگذاریم سلولها کاملا استراحت کنند . بدینوسیله ، اعضای خسته خود را از آسیب خستگی رها می سازیم . سلولهای عصبی مغز نیز مجددا نیرو می گیرند و بدن را آماده کار مجدد می سازند .
خواب همیشه برای انسان لازم است . خواب وسیله ای است که به بدن خسته ، بار دیگر نیرو می بخشد .
درباره خستگی باید یک نکته جالب را خاطرنشان سازیم . آن این که ممکن است شخصی که ساعتها پشت میز خود کار کرده و خسته شده است برای رفع خستگی نخواهد دراز بکشد ، بلکه ترجیح بدهد اندکی به گردش بپردازد . یا هنگامی که بچه ها از مدرسه می آیند ، بجای خواب و استراحت به بازی روی می آورند و جست و خیز را به لم دادن و استراحت ترجیح می دهند . آیا می دانید دلیل این کار چیست ؟
علت آن است که گاهی فقط یک قسمت از بدن مانند دستها ، پاها ، چشمها و یا تنها مغز خسته می شود . در اینصورت بهترین راه برای رفع خستگی به کار انداختن سایر قسمتهای بدن است . چه فعالیت آنها باعث افزایش در تنفس می شود . جریان خون نیز سریعتر شده ، غده ها بیشتر فعالیت می کنند . در نتیجه مواد زائدی که سبب ایجاد خستگی در بدن شده اند ، از قسمتهای خسته آن دفع می شوند .
اما اگر تمام بدن احساس خستگی کند ، بهترین چاره برایش همان خواب است .
۲-چگونه تشنه می شویم ؟

اگر در حال تشنگی چیزی برای نوشیدن نداشته باشیم ، تشنگی چنان بر ما فشار می آورد که جز آن به هیچ چیز دیگر نمی اندیشیم .
همه ما روزی طعم تشنگی را چشیده ایم ، ولی سرانجام خوشبختانه آبی پیدا کرده و خود را از چنگ آن رها ساخته ایم .
هرگاه انسانی چند روز پی در پی تشنه بماند بیشک جان خود را از دست خواهد داد .
بدن به ذخیره آب بسیار نیازمند است . چه حدود 50 تا 60 درصد از بدن ما را آب تشکیل می دهد .
بزرگسالان روزانه حدود دو سوم لیتراز آب بدن خود را به صورت عرق از دست می دهند . هنگام دفع مواد زائد نیز حدود یک لیتر آب از بدنشان خارج می شود . از سوی دیگر ، ما چه آب بنوشیم یا ننوشیم ، ازراههای گوناگون آب وارد بدنمان می شود . مثلا غذایی که روزانه صرف می کنیم حدود یک سوم لیتر آب وارد بدنمان می کند . ولی این هرگز جبران آبها دفع شده را نکرده و نه مقدار آبی که برای ما لازم است ، در بدن نگاه می دارد .
تشنگی علامتی است که به انسان هشدار میدهد ، تا به رفع نیاز خود و گرفتن آب لازم بپردازد .
خشکی دهان یا گلو ، بر خلاف پندار مرد م ، دلیل تشنگی نیست . این خشکی ممکن است بعللی باعث عصبانیت ، فعالیت زیاد و کندی ترشح آب دهان ، بروز کند . خشکی دهان را می توان با مقدار آب لیمو بر طرف ساخت . ولی اگر براستی تشنه باشیم این کار هرگز علاج تشنگی مارا نخواهد کرد .
بر عکس ، گاهی ممکن است دهان پر آب باشد ، معده و مجاری خون و ادرار نیز همه آب کافی در بر داشته باشند ولی باز احساس تشنگی کنیم . علت این امر آنست که گاهی تشنگی بر اثر تغییراتی که در نمک خون پدید می آید ، به انسان دست می دهد .
در حال عادی ، خون به حد کافی نمک و آب در بر دارد . ولی همینکه میزان طبیعی آب به هم بخورد و نمک نسبت به آبی که در خون است بیشتر شود ، در این هنگام تشنگی بروز می کند .
نقطه ای در مغز وجود دارد که به نام مرکز تشنگی خوانده می شود .
این مرکز مسئول کنترل نمک خون می باشد . هنگامی که تغییری در آن رخ دهد ، ( مرکز تشنگی ) به قسمت پشت گلو ، آگاهی می دهد . این خبر دوباره به مغز باز گشته و از همبستگی این ارتباطات حالتی به ما دست می دهد که می گوییم ( تشنه ) هستیم .
۳-چرا بدنمان نیاز به نمک دارد ؟  

در بدن انسان تقریبا 50 لیتر آب وجود دارد . یعنی بخش عمده بدن ما را آب تشکیل می دهد .
برای مثال ، عضلات 75 درصد ، کبد 70 درصد ، مغر 79 در صد و کلیه 83 درصد از آب درست شده اند . نه آب خالص بلکه محلولی از نمک است که قسمت (( مایع بدن )) را تشکیل می دهد .
چرا و چگونه بدن این همه آب در برگرفته است ؟
بنا به یکی از فرضیه های علمی ،تمام جانورانی که در خشکی زیست دارند در اصل موجوداتی آلی بوده اند که زندگی و پیدایششان در دریا بوده است . مایع بدن این موجودات نیز همه آب شور دریا بود .
روزی که این موجودات به خشکی کوچ کردند ، هنوز آب دریا در بدنشان باقی بود .
همه می دانیم که از سویی خاک به طور طبیعی قادر نیست که نمک قابل توجهی پدید آورد . از سوی دیگر ، نمک در آب حل می شود و از اینرو زمینهای خشک ، بیشتر نمک خود را با آب باران ، به رودخانه ها و اقیانوسها می سپارند . بنابراین ، گیاهانی که در اینگونه زمینها می رویند به حد کافی نمکدار نیستند . پس اگر حیوانی بخواهد از گیاهان تغذیه کند ، ناچار است که نمک بدن خود را از جای دیگر بگیرد .
اکنون ببینیم چرا بدن به این همه نمک نیازمند است ؟
بدن هر روز مقداری از آب خود را همراه با نمک از دست می دهد . از طرفی غذای گیاهی هم که قادر نیست نمک از دست رفته را جبران کند ، پس باید از جای دیگر نمک بدن را تامین کند .
اما حیواناتی که از حیوانات دیگر تغذیه می کنند هرگز به نمک اضافی نیاز ندارند . آنها نمک لازم را از طریق طعمه خود بدست می آورند .
این مطلب درباره انسان نیز صحیح است ، زیرا برای مثال ( اسکیموها ) که گوشت زیاد می خورند ، بسیار کم به نمک نیاز پیدا می کنند . اما برعکس مردمی که دور از دریا زندگی می کنند ، مجبورند مقدار بیشتری نمک بکار برند .
نمک از روزگاران قدیم پیوسته مورد توجه و اهمیت بشر بوده است . در مکزیک ، مردم خدایی به نام خدای نمک داشتند . در اروپا به افرادی که برای تهیه نمک کار می کردند اجرت بیشتری می دادند . امروزه نیز در زبان انگلیسی ، برای دستمزد و حقوق ، واژه ای بکار می رود که از کلمه لاتینی ( نمک ) گرفته شده است . این واژه ( سلری ) است .
نمک بیشتر در پوست بدن اندوخته می شود . اگر شخصی غذای بدون نمک بخورد به تدریج نمک از خونش کم می شود . آنگاه پوست باید ذخیره خود را بکار اندازد و آنرا به خون برساند .
اینگونه تخلیه نمک از پوست ، برای برخی بیماریهای پوستی مفید است . از اینرو می بینیم که برای برخی بیماریها ، غذای بی نمک تجویز می شود .
قسمت عمده نمک بدن بوسیله فعالیت ( کلیه ) ها از بین می رود . حال اگر کلیه ها بیمار شوند ، انسان باید غذای کم نمک بخورد ، تا فعالیت آنها را کم کند و از خستگیشان بکاهد .
۴-چرا عرق می کنیم ؟  
بدن انسان را می توان به ( کوره ) ای تشبیه کرد .
غذایی که ما می خوریم سوخت بدن به شمار می رود . بدن پیوسته غذا را می سوزاند و بدینوسیله چرخ خود را به گردش در می آورد . مصرف روزانه بدن حدود 2500 کالری بطور متوسط است .
حرارتی که اینگونه در بدن بوجود می آید بقدری است که می تواند 25 لیتر آب را بجوش می آورد .
اکنون ببنیم این همه حرارت به کجا می رود ؟
البته بدن دارای یک دستگاه کنترل حرارت است که اگر وجود نداشت اندام ما بیشک تبدیل به یک چیز بسیار داغی می شد . از این رو خوشبختانه گرمای بدن هرگز زیاد بالا نمی رود مگر در حالت بیماری . گرمای بدن همیشه در حد متوسطی که 37 درجه است ، باقی می ماند .
یکی از وسایل تنظیم بدن ، همین عرق کردن است . برای تنظیم حرارت بدن ، مرکزی در مغز وجود دارد که شامل سه بخش می باشد :
1 ـ بخش حرارت ( یا دستگاه گرم کننده )
2- بخش برودت ( یا دستگاه سرد کننده )
3- بخش کنترل ، که حرارت و برودت بدن را تنظیم می کند .
حال فرض کنید ، درجه حرارت خون به عللی پایین آمده است . در اینصورت بخش حرارتی مغز به کار می افتد و به سرغت کارهایی را انجام میدهد . در اینجا غده های ویژه ای به منظور تامین سوخت ، مواد شیمیایی خاصی را ترشح می کند . عضلات و کبد که به سوخت بیشتری نیاز پیدا کرده اند ، آنها را فوری به مصرف می رسانند . آنگاه بر اثر این کارها فوری درجه حرارت بدن بالا میرود و به سطح عادیش می رسد .
این فعالیت همه به دستور (( بخش حرارتی )) مغز صورت گرفته است .
اکنون عکس حالت بالا تصور کنید . یعنی وقتی درجه حرارت خون به عللی بالاتر از حد طبیعی می رسد . در اینصورت بخش برودت مغز به کار افتاده ، باعث کندی عمل اکسایش در بدن می شود .
به علاوه ، رگهای پوست انبساط می یابند تا بتوانند مقدار بیشتری گرما را به خارج بدن پخش و عرق بدن را نیز تبخیر کنند . چون وقتی که مایعی بخار می شود ، با خود گرما را نیز به هوا می برد . آیا هیچ توجه کرده اید که شما بعد از حمام احساس خنکی یا سرما می کنید . علت آنست که روی پوست گرم ما آبی نشسته و با بخار آن حرارت نیز خارج می شود واز اینرو به ما احساس سرما دست می دهد . همینگونه عرق نیز برای خنک کردن بدن ، صورت می گیرد و از منفذهای پوست ما بیرون می ریزد .
عرق مانند دوش در داخل بدن ، کار شستشو را انجام می دهد . عرق به صورت مایعی که از قطرات بسیار ریز پدید آمده ، در بدن ما جاری می گردد .این قطره های کوچک به سرعت بخار می شوند و بدن را در موارد لازم خنک می کنند .
در روزهای مرطوب ، ما اندکی ناراحتیم ، زیرا آبهای موجود در پوست بدنمان به آسانی تبخیر نمی شوند . در این هنگام بادزن را به کار می اندازیم ، زیرا بادزن رطوبت هوا را از ما دور می کند و آنگاه بدنمان به راحتی می تواند عرق کند .

۵-ویتامینها چه موادی می باشند ؟
ویتا که در واژه (( ویتامین )) یافت می شود ، خود واژه ای جداگانه است به معنای زندگی .
بنابراین ، ویتامینها موادی هستند که برای ادامه زندگی لازمند . این مواد به وسیله گیاهان یا مواد حیوانی که وارد بدن می شوند ، تامین می گردند .
تا اواخر قرن 19 ، بیماری خطرناکی به فساد خون ( یا اسقربوط ) در میان ملوانان و کارکنان کشتی ها رواج داشت . دانشمندان در اواخر قرن 18 به این نکته پی بردند که خوردن میوه و سبزی های تازه در علاج این بیماری موثر است .
سپس آنها صدها سال به کاوش پرداختند تا دریافتند که سبزی ها و میوه های تازه ، مولد ویتامینها هستند .
دانشمندان در قدیم چون به خوبی طبیعت شیمیایی ویتامینها را نمی شناختند ، نامهای مخصوصی برایشان انتخاب نکردند . فقط آنها را بدینگونه نام بردند که می گفتند : ویتامین ( آ ) ، ( ب ) ، ( ث ) و غیره .
چرا ویتامین برای سلامتی انسان لازم است ؟
ویتامین ( آ ) همیشه همراه با چربی در بدن حیوانات یافت می شود . این ویتامین در گیاهان تازه وجود دارد . چون حیوان گیاهی را می خورد ویتامین ( آ ) به بدنش منتقل می شود .
این ویتامین برای جلوگیری از عفونت به کار می رود . در کاهو ، اسفناج ، هویج و حتی در شیر ، زرده تخم مرغ و روغن ماهی می توان ویتامین ( آ ) را بوفور یافت .
ویتامین ( ب ) یا ( مجموعه ویتامینهای ب ) که سالها آنها را فقط یک نوع ویتامین می پنداشتند ، اکنون به نامهای ( ب 1 ) ، ( ب 2 ) و غیره خوانده می شود . کمبود ان باعث بروز بیماری بری بری است .
ویتامین ( ب 1 ) در شیر ، میوه های تازه ، حبوبات و سبزی های تازه پیدا می شود . این ویتامین همیشه باید در بدن وجود داشته باشد .
ویتامین مهم دیگر ،ویتامین ( ث ) است . از فقدان آن بیماری ( فساد خون ) پدید می آید . بر اثر این بیماری مفصلها سفت گشته ، دندانها لق و استخوانها ضعیف و لاغر می شود .
پرتقال ، کلم ، گوجه فرنگی سرشار از ویتامین ( ث ) هستند .
بدن قادر نیست که این ویتامین را ذخیره کند . از اینرو آنرا باید تازه وارد بدن کرد .
ویتامین ( د ) این ویتامین برای درست شدن استخوانها و رشد دندانها در کودکان شیرخوار اهمیت زیادی دارد . این ویتامین به مقدار زیاد در روغن ماهی ، جگر و زرده تخم مرغ یافت می شود .
از تابش خورشید بر بدن نیز ویتامین ( د ) به وجود می آید . اگر وضع غذایی شما خوب باشد ، ویتامینها به مقدار لازم خود بخود وارد بدنتان می شوند .




منبع
نظرات 4 + ارسال نظر
دخی سه‌شنبه 7 تیر 1390 ساعت 06:53 ب.ظ http://dokhimokhi.blogfa.com

عزیزم دیروز برگشتم.دوم شدم.یکی از بچه های باشگاهمون اول شد.
ممنون که میای.
راستی نمیتونی بیای اون وبم؟یه بار دیگه امتحان کن.راستی شاید تو وب شکلکام چون میتونی بیای لینک دانلود فایر فاکس رو بزارم.

طناز پنج‌شنبه 9 تیر 1390 ساعت 11:11 ق.ظ http://termehe.blogfa.com

ترلان جون اینکه مطلب من بود کپی کردی؟ولی اشکالی نداره ممنون از نطرات

محسن چهارشنبه 15 تیر 1390 ساعت 07:12 ب.ظ http://IEEEE.blogsky.com

خداییش کم آوردم
راستی
سلام
وبلاگ فوق العاده ای دارید من که خیلی ازش خوشم آمد امیدوارم که بقیه هم همین نظر و داشته باشن
خوشحال میشم که با هم تبادل لینک داشته باشیم
شما منو لینک کنید من هم شمارو
با عنوان : دانلود مقالات الکترونیک IEEE

باشه خبر می دم

ونوس علوی چهارشنبه 15 تیر 1390 ساعت 09:23 ب.ظ

تری حالم بد شد..............................................

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد